مدیریت تقاضا
مواردی شامل افزایش رقابت در سطح جهانی، بازارهای ناپایدار، پدیدارشدن سریع تکنولوژیهای جدید و تغییر در رفتار مصرفکنندگان، تاثیر قابل ملاحظهای روی مدیریت تقاضا دارد که یکی از ضروریترین بخشهای یک سازمان میباشد. مدیریت تقاضا باید پایه و اساس استراتژی و برنامههای رشد یک سازمان باشد بهطوریکه نیاز و خواست مشتری در سرتاسر اجزاء و اعضای زنجیره تامین بهعنوان اولویت اول درنظر گرفته شده و لحاظ شود.
اگرچه، در بسیاری از سازمانها، مدیریت تقاضا بهعنوان بخشی از فرآیند زنجیره تأمین محسوب میشود و برنامه تقاضا بهمعنی پیشبینی فروش میباشد. نکته کلیدی در مدیریت تقاضا آن است که این فرآیند باید توسط افرادی در سازمان هدایت و مدیریت شود که به مصرفکنندگان نهایی نزدیکتر بوده و روی بازار مصرف اشراف کامل داشته باشند؛ این افراد تقریبا در همه موارد بهمعنی تیمهای فروش و بازاریابی است.
تقسیمبندی بازار همزمان با همکاری نزدیک با مشتریان جهت تشخیص و پیشبینی نیازهای مختلف مصرفکنندگان باید در مرکز توجه قرار گیرد. زمانی که شما توانستید از اتفاقات بازار خود بهطور دقیق مطلع شده و دانش کافی کسب نمایید، شما میتوانید با استفاده از تحلیل شرایط بازار، سناریوهای مختلفی را ایجاد کرده و بهترین برنامه تقاضا را تهیه کنید. این اطلاعات باید با کل زنجیره تأمین به اشتراک گذاشته شوند تا با استراتژیهای تجاری سازمان یکپارچه گردند. فقط در این شرایط است که سازمان شما قادر خواهد بود تا بهصورت موثر به مدیریت تقاضای بلندمدت دست یافته و بتواند خود را با سلیقهها، گرایشها، و مشکلات آینده مشتریان تطبیق دهد تا در نهایت برای هرآنچه که در آینده رخ میدهد آماده باشد.